چه کسی تو را کشف می کند؟
جز چشمان مضطرب مادر
که جای جای قدومت را
بر سنگفرش خیابان
پی گیر می شود.
چه کسی می خواندت؟
وقتی که دلهره اش در لابلای آهن و باروت
گم می شود
و زبانش را مجال سرودن نیست.
می دانی
چندین بهار
منتظر رویش تو بوده است
بر سنگفرش خیابان؟
گفتندش: عاقل باش
هیچ نادانی رویش گام را
بر سنگفرش خونین خیابان
به انتظار نمی ماند.
باور نشد، اما باور داشت.
اینک تویی و شکوفایی
وقلب پر طپش
صدها هزار مادر خونین دل،
کاغوششان به مهر،
رویش گامهایت رابر سنگفرش خیابانتیمار می کنند.اینک تویی و نوید آزادی.فتح الله کیاییها
Montag, 1. Januar 2018
رویش بهار
Abonnieren
Kommentare zum Post (Atom)
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen