Montag, 14. April 2025

جمله سختی است: دوستت دارم

 

لازم نیست بگویم
می دانی
لازم نیست بگویی
می دانم که هرگز نمی گویی.
دوستت دارم
جمله سختی است
و البته که دردناک
مثل سوزش سرب در مغز استخوان.
دردت را نمی خواهم
همین که لبخند زنان دور شوی کافی است
همین که پشت خم کنم
و لابلای زباله های حروف
تکه پاره های عشق را بجویم، کافی است.
دستانت وقتی که تکان می خورند
و گامهایت، وقتی پا پس می کشند
و زبانت، وقتی که فریاد جملات را خفه می کند،
تصویر واژگونه ایست از من.
دوستت دارم، وصیت اعدامی است
که با هر تشنج
لبخند می زند و با هر لبخند هزار بار تو را می بوست.
من با تو
در آخرین پگاه
دست در دست خواهم شد
و ترانه ات را
بر لبان هزار لاله واژگون
سرخ خواهم خواند.
من در کنار توست که اوج می گیرم.
من در کنار توست که جاوید می شوم.
ف. ک
نگار گر: رامک شیرانی

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen