چونان مردگانی
به تماشای زندگی نشسته
خویش را نظاره گر شدیم.
سیاهی در سیاهی
و ناله های جگر سوز
در تاریکی.
ما:
کاشفان صلیب در هم شکسته ی سربی
رقصندگان سرخوش وادادگی
بر بستری از خون دیگران.
ما فاتحان ستاره ی داوود
در پیش مرثیه ای
برای بُزک
که نمیرد
و بهار
هنگام شکوفه ی نِی
پِی قدم شود.
نقاشی: رامک شیرانی
فتح الله کیائیها
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen