Freitag, 23. Mai 2025

خاطرات جهنم قسمت هفتم

 

خاطرات جهنم قسمت هفتم

 

کاری از: فتح الله کیائیها

نقاشی: رامک شیرانی

 

بست نشینی آلکساندر گراهام بل در قصر هوشنگ خان زلزله

 

مدیون منین اگه در باره الکساندر گراهام بل و علت بست نشینی اش در قصر هوشنگ خان زلزله فکر های بد کنین. نه، نچ، هرگز، این الکسی بیچاره اون کاره نیست و لباشم بوتاکس نشده و ناخنهاشم لاک نداره.

قضیه ازین قراره که هیچکس ازاین جهنمی های ناخن خشک بدقواره حاضر نشد الکسی رو زیر چتر حمایت خودش بگیره، بجز هوشنگ خان که البته سلام این هوشنگ خان هم بی طمع نبوده و نیست و نخواهد بود.می پرسین چرا؟ خب براتون می گم :

اسمال خان جهود با جد و جهد و خواهش و تمنای ما ، چند صباحی رفت تو کار لب تاب و موبایل و تبلت هوشنگ خان تا بالاخره تونست دیوار آتشین ویندوزش  رو بشکونه و از بده و بسون های عاشقانه بین او  و «نکیر» با خبر بشه.   گویا قضیه ازین قرار بوده که: هوشنگ خان بشرط مذاکرات چند روزه با نکیر، اونهم تنهایی و پشت درهای بسته وبدون سرخر، (البته منظورش از سر خر، همون منکر بد دل و شکاکه) حاضر به استرداد الکسی بیچاره است.

البته که منکر غیرتی حاضر به قبول این شرط کثیف و مفتضح نشده و فعلا از یکطرف مذاکرات پشت پرده و به کلی سری بین ابلیس و منکر در جریانه و از طرف دیگه، شر و مرافه نکیر با منکره، که اینروزها در صدر خبرهای آتشین جهنم قرار گرفته.

البته گزینه های روی میز اسفل السافلین جهنم و طبقه هفتم بهشت همچنان سرتیتر خبری روزنامه های سراسری بهشت و جهنمه و جفتکپرانی شبکه های تلویزیونی من و حوریهای بهشتی و بهشت اینترنشنالِ دو دره باز، طبق معمول سنواتی ، رنگ و لعاب دیگه ای به این دعوای زرگری داده است

 شایعاتی هم در شبکه های اجتماعی و مجلات سرگرم کننده بهشت و جهنم دست بدست میشه که گویا نکیر تقاضای طلاقش از منکر رو به دادگاه عالی دوزخ فرستاده و گفته ازدواج ما آسوری نبوده که تا آخر عمر، باطل نشه.  مِهرم حلال جونم رها. من از همسر بد دل و حسود و غیرتی بدم میاد.  الهی جز جیگر بزنی منکر، الهی روزی صد هزار بار بیفتی زیر نیش مار غاشیه و ازین جور حرفایی که قند رو تو دل هوشنگ خان حسابی آب کرده.


(پرو پاگاندای اجباری تا چشاتون نود تا!)

جون هرکی دوس دارین اول دشتی دوتا فحش و بد و بیراه انقلابی نثارم کنین،  تا آتیش جهنمم تیز تر بشه و اینجا وسط شیطانچه ها سری بین سرا بلند کنم و واسه خودم شیطان زاده ای بشم رجیم الدوله تا بتونم با ناله نفرینها و فحش های ناب و باد آورده،  اخبار بهشت و جهنم رو همینجوری و محض رضای فحش و بد و بیراه شما، راپورت کنم. 

شیطان الرجیم در کتاب جهنمی خود  بنام (( الحان الخوش فی الجحیم )) که بر زبان این شیطانچه (خودمو میگما) جاری کرده می فرماید: «از ما نیست کسی که روزی صد و چندین هزار بار ناشر این دفتر خاطرات را ، فحش باران نکند.»

 

و اما ادامه قضایا....

در هفته بعد

 

 

 

 

 

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen