خاطرات جهنم قسمت ششم

 

خاطرات جهنم قسمت ششم

 

فتح الله کیائیها

نقاشی: رامک شیرانی

شایعات پیرامون پرونده رسوایی بیت الاقصی

شایعات می گن که گویا ماجرا ازین قرار بوده که: روح القدس سوگند می خورده که کاندوم فرد اعلا داشته و عیسی نمی تونه بچه اون باشه و این دسته گل، شاهکار یوسف نجاره.

چرا که این یوسف خان بی مبالات همیشه کاندومهاشو گَل میخ سرکج رو دیوار نجاریش پهن می کرده تا خشک بشن و بی خودی هی برای خرید کاندوم، پول بی زبون رو تو جیب جهنمی های بد قواره نریزه. خب امکان داره که این کاندوم بخاطر کهولت سن و یا تیزی میخ زنگ زده سوراخ شده باشه و و نشتی داشته باشه؟ نمی شه؟ خب میشه دیگه.

شما نیگا کن، همه پیامبرای خدا ناخن خشک و مال جمع کنن و حاضر نیستن یه پاپاسی به کسی کمک کنن. خب یوسف هم که یه نیمچه پیامبره دیگه، مگه نیس؟

ولی ماریام در دفاع از یوسف ، بهش می گفته آخه مرتیکه قرمساق تو خودت از همه اون صد و بیست و چن هزار پیامبر، خسیس تر و کنس تری و ممکنه با کیسه زباله های دم در حوری کده، واسه خودت کاندوم درست کرده باشی.

خلاصه هر چی که بوده و هرچی که هست، یه طرف، داستان دادستانی پل صراط یه طرف دیگه است که دستور بازداشت الکساندر گراهام بل رو بعلت اختراع تلفن که از مصادیق بارز جرم تحت عنوان (اقدام به فعل حرام و محاربه با خداوند عز وجل و خوشحالی شیطان رجیم است) صادر کرده و فعلا تمام جهنم و بهشت تحت نظر و کنترل سربازان گمنام امام زمان  و گشت ارشاد به ارتشا و دزدی، در آمده است.

البته که برای دستگیری الکساندر گراهام بل جایزه هم تعیین کرده اند. حالا چرا؟ خودمون هم نمی دونیم ولی بهتون قول جهنمی می دیم که همه اخبار را لام تا کام براتون نقل کنیم. درسته که در یک بده بستون پنهانی بین خدا و شیطان، کل اینترنتهای بهشت و جهنم بطور همزمان قطع شده، ولی تا اسمال جهود رو داریم، غم نداریم.

 

ا

ادامه هفته بعد.