Montag, 1. Januar 2018

رویش بهار






چه کسی تو را کشف می کند؟
جز چشمان مضطرب  مادر
که جای جای قدومت را
بر سنگفرش خیابان
پی گیر می شود.
چه کسی می خواندت؟
وقتی که دلهره اش در لابلای آهن و باروت
گم می شود
و زبانش را مجال سرودن نیست.
می دانی
چندین بهار
منتظر رویش تو بوده است
بر سنگفرش خیابان؟

گفتندش: عاقل باش
هیچ نادانی رویش گام را
بر سنگفرش خونین خیابان
به انتظار نمی ماند.
باور نشد، اما باور داشت.
اینک تویی و شکوفایی
وقلب پر طپش
صدها هزار مادر خونین دل،
کاغوششان به مهر،
رویش گامهایت را
بر سنگفرش خیابان
 تیمار می کنند.
اینک تویی و نوید آزادی.

فتح الله کیاییها

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen